پسر موزه‌دار رالوکا و مورد علاقه نگهبان نئا ببه، ولاد، با تجربه‌ای جادویی روبرو می‌شود: الکساندرو یوآن کوزا در گالری تعاملی قهرمانان رومانی ظاهر می‌شود و ولاد را به سفری می‌برد که در آن با شخصیت‌های مهمی چون سنت اندرو، دچبالوس، دراگوش، جان هونیادی، ولاد گردن‌آویز، استفان کبیر، میخائیل دلاور، کنستانتین برنکووئانو و ماری رومانی آشنا می‌شود و لحظات کلیدی سرنوشت آن‌ها را می‌بیند.

در حوالی سال 1900، در یکی از روستاهای رومانی، تنش میان لیبا، مهمانخانه‌دار یهودی، و گئورگه، کارمند مسیحی او، شدت می‌گیرد. پس از تهدید گئورگه به بازگشت در شب عید پاک برای تسویه حساب، لیبا در کشاکش میان خطر واقعی و ترس‌های ذهنی خود گرفتار می‌شود؛ مسیری که او را به سوی پیامدهایی افراطی می‌کشاند و ...